در شرایطی که ویروس کرونا به تمام دنیا ترس و نگرانی وارد کرده است کشف واکسن این ویروس می تواند خبر بسیار خوبی باشد اما این خبر واقعا صحت دارد؟
به گزارش کارگر آنلاین به نقل از دیلی میل، دانشمندان فعال در «گرفکس» که یک شرکت مهندسی ژنتیک در هوستون واقع در تگزاس آمریکا است ادعا می کنند که واکسن ویروس کرونا را کشف کرده اند.
مقامات این شرکت به «ژورنال بازرگانی هوستون» گفته اند که مراحل تهیه این واکسن کامل شده و آماده تست شدن بر روی جانوران آزمایشگاهی است. نتایج این آزمایش از سوی تنظیم کنندگان مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
این خبر در حالی اعلام شد که محققان بریتانیایی نیز پیش از این تست بر روی یک واکسن برای مقابله با ویروس کرونا را آغاز کرده اند اما حالا محققان دانشگاه تگزاس در آستین هم اعلام کرده اند واکسنی را ابداع کرده ند که می تواند ویروس کرونا را مهار کند.
دانشمندان بی شماری از سراسر جهان در حال انجام آزمایش های مختلفی در رابطه با ساخت واکسن ویروس کرونا هستند. البته رویکرد برای ساخت این واکسن نزد هر موسسه تحقیقاتی و یا دانشمندان متفاوت است.
با این وجود تولید واکسن کرونا فقط یک قدم است. برآوردها حاکی از این است که آزمایش و تولید انبوه این واکسن بین 18 ماه تا دو سال طول می کشد. البته گرفکس در این رابطه زمان بندی خود را اعلام نکرده است.
ادعای کشف واکسن ویروس کرونا با مواردی همراه است که آن را نفی می کند. نخست اینکه در فرآیند ساخت این واکسن به منظور ایجاد ایمنی بیشتر به هیچ عنوان از ویروس زنده کرونا استفاده نشده که از نظر بسیاری به همین دلیل کشف واکسن کرونا کاملا مردود است چرا که تا زمانی که ویروس زنده در فرآیند کشف مورد استفاده قرار نگیرد چطور می توان ادعا کرد که واکسن آن کشف شده؟
بیشتر واکسنها حاوی ویروس ضعیف شده زنده یا شکل غیرفعال پاتوژن هستند.
از سویی دیگر شرکت های دیگر واکسن های موردنظر خود را بر پایه آنهایی که قبلاً در هنگام شیوع SARS ایجاد شده اند پایه گذاری می کنند اما پس از فروکش شدن ویروس در طی شش ماه رها می شوند. این بدان معناست که ویروس کرونا بالاخره فروکش می کند و تلاش هایی هم که در راستای ساخت واکسن آن در حال انجام شدن است تمام می شود و در واقع تمامی پروژه ها نیمه کاره به حال خود رها خواهند شد.
به هر حال دانشمندان دانشگاه تگزاس مجبور شدند مولکولی را که پروتئین سنبله را بر روی سطح کروناویروس (که اکنون با نام SARS-CoV-2 شناخته می شود) بازآفرینی می کنند بازسایی کنند تا بتوانند نقشه سه بعدی از ساختار را ایجاد کنند.
آنها معتقدند ترکیباتی که آنها برای این کار انجام داده اند می توانند به عنوان واکسن عمل کنند و پاسخ ایمنی به ویروس را ایجاد کنند.
تیم گرفکس مانند معتقد است که روند تولید آنها بسیار سریع است.
واکسن Greffex پس از آن صورت گرفت که انستیتوی ملی بهداشت (NIH) به این شرکت کمک مالی بالغ بر 18.9 میلیون دلار کرد.
اکنون که ادعا شده واکسن اختراع شده ، باید آن را در حیوانات آزمایش کنندسپس آزمایش های بالینی مرحله 1 را در افراد آغاز کنند ، به دنبال آن دو مرحله دیگر آزمایشات انسانی و در نهایت تصویب اداره غذا و دارو (FDA) در راه است.
در حالی که خبر ادعای کشف واکسن کرونا به تایید کامل مقامات جهانی نرسیده تصور می رود که حتی در صورت تایید آن دو سال طول می کشد تا به بازار جهانی عرضه شود.
دلایل مهاجرت مزدک میرزایی مشخص شد؟
بازار مرثیه سرایی برای رفتن سرمایهها داغ است. مینویسند یک نفر دیگر هم رفتن را به ماندن ترجیح داد؛ آن هم نه با خواسته قلبی که با زور و از سرِ خسته شدن. مزدک میرزایی و خبر مهاجرتش دوباره این داستان را تازه کرده است. درحالی که هنوز حرف بر سر حذف عادل فردوسیپور و برنامه محبوبش بود، ناگهان خبر غیرمنتظره مهاجرت این گزارشگر بیسر و صدای تلویزیون منتشر شد؛ مهاجرتی که به نظر میرسد به قصد اجرا در شبکه آنور آبی «ایران اینترنشنال» انجام شده است.
به گزارش کارگر آنلاین ،خبر رفتن مزدک میرزایی روی لبه تأیید و تکذیب قرار دارد. از صفحه اینستاگرامی منسوب به مزدک که نوشت مهاجرت نکرده و قرارش برای اجرا در شبکه ایران اینترنشنال را تکذیب کرد و بعد مشخص شد این صفحه جعلی بوده گرفته، تا دوستانش که غیررسمی تأیید میکنند او دیگر در ایران حضور ندارد. حتی محمد تقوی مربی سابق فوتبال و کارشناس فعلی شبکههایی چون بیبیسی فارسی میگوید مزدک از ساختمان محل کار جدیدش در لندن هم بازدید کرده است. مزدک چهره بیحاشیه ورزشیهای تلویزیون بود؛ آن هم در مقابل عادل فردوسیپور که دریایی از حاشیه همیشه اطرافش جریان داشته است. او حتی وقتی همان اوایل و زمانی که خبری از اعلام طرفداری گزارشگرها و مجریهای ورزشی نبود و گفت که طرفدار تیم ملی ایتالیاست و بیرودربایستی در گزارشهایش رگههای طرفداریاش را هم میشد شنید باز هم حاشیهای برایش ایجاد نشد. مزدک میرزایی در مقابل چهرههایی مثل جواد خیابانی و علیرضا علیفر هم که با گزارشهایشان همیشه دچار دردسر میشدند زندگی حرفهای آرام تری داشت اما کسی نمیداند چرا این چهره آرام یک دفعه آنقدر مغضوب شد که تعداد بازیهایی که برای گزارش به او میرسید کمتر و کمتر میشد
او قبل از عادل فردوسیپور و زمانی که هنوز علی فروغی مدیر جدید شبکه سه سیما پایش به این شبکه باز نشده بود این مشکل را پیدا کرد و وقتی هم بعد از جام جهانی ۲۰۱۸ در گفتوگویی از کمکاریاش در آن یک ماه تمام فوتبالی گلایه کرد، کسی دربارهاش توضیح چندانی نداد و ماجرا تا حدودی فراموش شد. هرچند که این فراموشی برای ما مخاطبها بود. حالا که خبر مهاجرتش پیچیده، متوجه شدهایم و به چشممان آمده که مزدک در یک سال گذشته از شبکه سه به شبکه ورزش کوچ کرد و بعد هم ناچار به حضور در شبکه مستند شد و به مستندسازی برای فوتبال روی آورد و بالاخره هم مجبور شد از شبکه مستند هم برود چون فضای کار برایش مهیا نبود. این جنگیدن برای کار کردن اکنون خودش را نشان داده و خیلیها از آن برای دفاع از مزدک در مقابل کسانی که او را متهم به پولدوستی و وطن فروشی میکنند استفاده میکنند. اینکه شبکه سه و تلویزیون طبق معمول قدر آنچه داشته ندانسته و رفتار غیرحرفهای مدیرانش باعث شده کسی که عاشق کارش بوده و برای چهره شدنش تلویزیون هزینه داده، ترجیج بدهد برود؛ ترجیحی از سر ناچاری است چون زهره سادات هاشمی یکی از مجریان تلویزیون در اینستاگرامش نوشت که چند ماه قبل و بعد از شنیدن حرفهایی درباره مهاجرت مزدک او را در سفری دیده و در چهرهاش اشتیاقی برای این مهاجرت ندیده است. هرچند که این حرفها منتقدان مزدک میرزایی را قانع نمیکند بخصوص اینکه حرفهایی درباره اینکه او یک کپی از آرشیو ورزشی ارزشمند صدا و سیما را هم با خود برده زده میشود.
اما کنار این حرفها خیلیها از مسأله دیگری حرف میزنند از محبوب ماندن و از چهره ماندن. این چند سال صدا و سیما چهرههای زیادی را از دست داده است و بسیاری از آنها مهاجرت کردهاند.
کسانی که هنوز مردم آنها را با برنامههای مشهورشان به یاد میآورند اما وقتی به شبکههای آن ور آبی کوچ کردند بعد از مدتی دیگر خبری از آن شهرت و برنامههای خاص نبود و کم کم فراموش شدند. کسانی مثل فرشید منافی که در رادیو جوان چهره شد و اجراهایش به دل مردم نشست اما اکنون کمتر از او چیزی میشنویم. چهرههایی که به شبکه جم رفتند تا سریال بسازند و بازی کنند اما بعد از مدتی گلایه هایشان از بیتوجهی و کم کاری و دروغ از آب درآمدن وعدههای شبکه های تلویزیونی آغاز شد.
حالا خیلیها نگران مزدک میرزایی هستند که انتخابش بسیار پر سر و صداست. او آنطور که میگویند و بهصورت رسمی تکذیب نشده میخواهد به شبکهای برود که مواضع ضد ایرانی و وابستگیاش به عربستان سعودی ثابت شده است و به قول خیلیها دلارهای نفتی او را هم از راه به در کرده تا با دشمن ایران همکاری کند. آنچه رسانهایها دربارهاش حرف میزنند این است که تجربه شبکههای مشابه نشان میدهد رویه رسانههایی مانند ایران اینترنشنال براساس اهداف سرمایهگذارانشان تغییر میکند و شاید مدتی دیگر نه خبری از این شبکه باشد و نه نامی از آن باقی بماند. آن وقت مزدک میرزایی میماند و وجههای که دیگر از دست داده و پلهایی که پشت سرش خراب شده است.
بعد از خبر جنجالی که مهناز افشار در صفحه شخصی خود انتشار داد که مبنی بر خبر طلاقش از محمدعلی رامین بود، مدتی در فضای مجازی شایعه شده بود که مهناز افشار مهاجرت کرده است.
اقتصادنیوز نوشت: مهناز افشار که پس از شهادت طلبه همدانی، شایعه فرارش از کشور مطرح شده بود، با انتشار پستی در صفحه شخصی خود واکنش نشان داد.
مهناز افشار بازیگر سینما که در ماجرای شهادت طلبه همدانی حاشیهساز و پس از آن شایعه فرارش از کشور مطرح شده بود، با انتشار پستی در حساب توییتری خود به این شایعه واکنش نشان داد.
افشار در توییتر نوشت:
«سوال از این مضحکتر که آیا مهناز افشار از ایران فرار کرده است؟ خیر، مهناز افشار به خانهی خود بازخواهد گشت.»
مهناز افشار یکی از پرکار ترین و البته محبوب ترین هنرمندان سینمای ایران است. این چهره اما در سال های اخیر بارها سوژه موضوعاتی غیر از شغل خود نیز شده است.
اظهار نظر های او در مورد موضوعات متفاوت بعضا باعث ایجاد واکنش افراد مختلف حتی از حوزه یت نیز شده است.
در روزهایی که مقامات مختلف در مورد حجاب تذکراتی داده اند و این موضوع را به زمین سلبریتی ها و خصوصا هنرمندان سینما کشانده اند،مهناز افشار در کشور آلمان عکسی از خود گرفته که در شبکه های اجتماعی با تیراژ بسیار بالایی باز نشر شده است.
عده ایی معتقد هستند بازگشت او به کشور با این عکس با مشکلاتی همراه خواهد شد.
همسر مهناز افشار , مهناز افشار کیست؟
مهناز افشار، ۱ سال پیش از انقلاب ۵۷، در ۲۱ خرداد ۱۳۵۶ در تهران متولد شده است. او تا دبیرستان، خیال جدی برای بازیگری نداشت و حتی در رشته تجربی تحصیل کرد. پس از آن اما به سینما نزدیک شد، بر اساس علاقهاش، و با توجه به شرایطش، که زندگی در یک خانواده مذهبی مخالف حضور مهناز در فضای بازیگری بودند، به موسسهای غیرانتفاعی رفت تا تدوین بیاموزد، اما پس از مدتی، در دورههای آموزشی حمید سمندریان، ثبت نام کرد.
حضور در آموزشگاه حمید سمندریان ، او را به فضای بازیگری نزدیک کرد.
مهناز افشار در مجموعهای تلویزیونی ایفای نقش کرد که راه او را به سینما نزدیکتر کرد.
اولین سریال، گمشده نام داشت و پس از آن، او در نخستین فیلم سینمایی اش، دوستان، که با طراحی تبلیغاتی شبیه به فیلم فرندز، به سینماها راه یافت حضور پیدا کرد. کارگردان این فیلم سینمایی، علی شاه حاتمی بود. فیلم دوستان نتوانست،چندان بر شهرت او نقطه آغازی باشد. اما مهناز افشار ۲ سال بعد در فیلمی تازه بازی کرد که بدنامی و شهرت را با هم برایش ارمغان آورد: شور عشق.
زرشکی که رفت، طلایی که ماند
شور عشق فیلمی بود که نادر مقدس ساخت و اگرچه فیلم کماهمیتی بود، دو ستاره به سینمای ایران معرفی کرد که بعدها به سلبریتیهای تراز اول سینمای دهههای بعد تبدیل شدند: مهناز افشار و بهرام رادان. این فیلم، اگرچه بدترین فیلم سینمای ایران نیست، اما تنها فیلمی است که از لحاظ بد بودن، جایزه «زرشک طلایی» گرفته است. فیلم شور عشق، شهرتی نه چندان زیبا برای مهناز افشار ارمغان آورد که در زندگی او، تاثیرات مثبتی گذاشت.
شباهت به خواننده قبل انقلابی ، عامل شهرت مهناز افشار
درست در سالهایی که خواننده قبل انقلابی ، خواننده قدغنشده قدیمی، پس از دو دهه، ایران را به مقصد آمریکای شمالی ترک میکرد، مهناز افشار، به عنوان کسی در اذهان معرفی میشد که شباهت زیادی با این خواننده دارد. دهه هشتاد که آغاز شد، او یکی از چهرههای تاثیرگذار سینمای تجاری در ایران لقب
درباره این سایت